شعرهای تنها

ساخت وبلاگ
  از باد اجل هراسی نیست   آنگاه که   استخوانهای خاموش   تندیس زندگان شدند   " نیره "   شعرهای تنها...
ما را در سایت شعرهای تنها دنبال می کنید

برچسب : تندیس,زندگان, نویسنده : 7sheretanha6 بازدید : 185 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 15:52

مثل پرواز

در عمق غروب

خورشید عاشقانه نوشید

پروازی از عشق

دریا با آسمان یکی شد

یکی عاشقانه زیست

یکی عاشقانه سوخت

یکی بی صدا مُرد

یاد خود را به دریا بُرد

" نیره "

شعرهای تنها...
ما را در سایت شعرهای تنها دنبال می کنید

برچسب : پرواز, نویسنده : 7sheretanha6 بازدید : 184 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 15:52

مرا به دریای چشمانت مسپار

شناگر خوبی نیستم

 

" نیره "

شعرهای تنها...
ما را در سایت شعرهای تنها دنبال می کنید

برچسب : دریای,چشمانت, نویسنده : 7sheretanha6 بازدید : 159 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 15:52

من در آغاز خودم گم شده ام با نسیمی که به پایان خودش نزدیک است در سراشیبی اندوه قدم ساخته ام پله ها را کم کن تا که از عطر نسیمِ دل تو شاد شوم وصل دیدار همان است که من می بینم از طلوع تا گِره خاطره ها نیمه جان بودم و اکنون به افق جان دادم خورشید هم اکنون در افق می تابد تا سرِ شاخه ی گلهای تبسم همگی گرم شود سینی ما همه پُر می شود از خنده ی سیب روشنایی کم نیست نور در حوضچه ی لیلی ماست یک ورق می خواهم تا قلم تر کنم از خاطره ها رنگ ها بشکافم به سفیدی برسم کفتر فردا را به هوا بال دهم یک قدم بردارم تا دلِ فاصله ها من هنوز از غم امروز شکایت دارم " نیره " شعرهای تنها...
ما را در سایت شعرهای تنها دنبال می کنید

برچسب : فاصله, نویسنده : 7sheretanha6 بازدید : 178 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 15:52

یک قدم تا به زمین نزدیکم با نفس های شقایق در باد در شنا کردن دریای خدا بسته ام بار تولد از خاک خوش به حال دیروز من و تو خاطرمان هست هنوز صورت آن زن زیبا که فرو رفته در آب ماهِ زیبایی ما رفت به خواب من به دیروز خودم مدیونم گرچه دیروز غمِ فردا بود در نهانخانه خدا پیدا بود حوض امروز پُر از مرگ من است نیمه ی خالی پیمانه ی آن شده بازیچه ی تابوت خزان آدمی کاسه عمرش به دو حرف « آ » از او مانْد و  «دَمَش » رفته ز دست شعرهای تنها...
ما را در سایت شعرهای تنها دنبال می کنید

برچسب : دیروز, نویسنده : 7sheretanha6 بازدید : 166 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 15:52

در میان دلم امشب تو چرا بیتابی نکند سایه ی آدم شده زنجیر در این مهمانی ساعت از صفر گذشت قلب بارانی عُشاق شکست وقت وصل و تپش ثانیه های قدمم گوش دادم به شبآهنگ دلم تا سحر رقصِ دل و قال و مقالش برپاست می کند عشق سرِ کوچه دنیا پرواز من همان نیمه ی پرواز توام تخت آرامش دنیا به سرم دستی از غیب فرود آمده اکنون به زمین تا کند سفره ما را رنگین آسمان همنفسم بود فروافتادم حال با بوسه و لبخند زمین دلشادم شعرهای تنها...
ما را در سایت شعرهای تنها دنبال می کنید

برچسب : سرود,وصل, نویسنده : 7sheretanha6 بازدید : 136 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 15:52